۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

نشکند



 اتفاق افتـــــاده اینجا درمیــــــــــان بیشه ها

 کشت ها مملو زتریاک‌اند یا از نیشـــــه ها

 

 اتفاق افتاده اینجــــــا اتفـــــــــاق گونه‌گون

 سارها  خشکیده اند و ساق ها درتیشه ها



 اتفاق افتـــاده اینجـــــا دخت‌باران زیر سنگ

 درک هستی جرم تر ازبیخهـــــا از ریشه ها



 اتفاق افتاده اینجا سالهای ســــــال هاست

 هرطرف اعدام‌ها ، تبعیــــــدها اندیشه‌ها



 اتفاق افتاده اینجـــــا شورشب تا اوج جنگ 

 توده ها سیـراب‌باد زاندیشه ها و پیشه ها



 اتفاق افتاده هر سو اتفـــــــاق سرخ عشق

 نشکند این عشق‌ها گاهی چونان ِ شیشه ها



 اتفاف افتاده ای افتـــــــاده باش تا گام صبح

    مملو از آوازها ، کوهســــــــارها و بیشه ها

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر